آموزش؛ کلید نجات محیط زیست
“حفاظت از محیط زیست” به تلاش هایی اطلاق می شود که به منظور حفظ سلامتی انسان و محیط زندگی وی در سطوح مختلف از محیط طبیعی محافظت کرده و از بر هم خوردن چرخه آن جلوگیری می کند.
پویش خبر، روشنا جهانگیرفام:
فرهنگ و عادات رفتاری که منجر به حفاظت از محیط زیست میشود یک شبه به وجود نمی آید بلکه در طول زمان و از طریق نهادینه سازی رفتارهای صحیح زیست محیطی در وجود تک تک افراد جامعه در دراز مدت شکل میگیرد.
آموزش مهمترین ابزار برای نهادینه سازی رفتارهای صحیح زیست محیطی است. آموزش در زمان مناسب و با شیوه های کارآمد و اثر گذار در دراز مدت علاوه بر اینکه تغییر رفتار و اصلاح رفتار افراد را در برخورد با طبیعت و محیط زیست در پی دارد، سبب نهادینه سازی این رفتار در نسل های آتی نیز میشود.
دو فاکتور مهم “زمان مناسب” و “شیوه کارآمد” که ذکر شد، هرکدام تعاریف و محورهای خاص خود را دارا می باشند.
مناسبترین و موثرترین “زمان” برای این دسته آموزش ها، به گواه کشورهای توسعه یافته و پیشرفته جهان، سنینن کودکی میباشد.
کودکان بیشترین قربانیان برهم خوردن چرخه محیط زیست و ناهنجاری ها و آلودگی های ناشی از آن هستند.به گفته سازمان بهداشت جهانی(WHO) آلودگی های زیست محیطی سالانه مرگ چهار میلیون کودک زیر پنج سال را در پی دارد.در عین حال کودکان مستعدترین گروه برای یادگیری رفتارها و آموزه های صحیح زیست محیطی هستند.هرچه این آموزش ها از سنین پایین تری شروع شود میتواند کم هزینه تر و در عین حال اثرگذارتر باشد.آنچه در این میان اهمیت بسزایی دارد میزان آگاهی و احساس مسئولیت قشر آموزگاران و معلمان درباره محیط زیست است.تاثیر پذیری دانش آموزان به ویژه در سنین و مقاطع پایین تر بسیار بالاست و برای اغلب آنها معلم الگوی اول رفتاری محسوب میشود.
به علاوه معلمان این توانمندی را دارند که با استفاده از شیوه های بسیار کم هزینه ،در عین حال موثر، به مرور اهمیت محیط زیست را برای شاگردان تفهیم کرده،خطرات ناشی از تخریب و برهم زدن چرخه آن را روشن کنند و کودک را به سمت رفتارهای درست در این ارتباط سوق دهند به گونه ای که الگوی رفتاری صحیحی شکل گرفته و آن الگو جزء جدایی ناپذیری از شخصیت کودک شود. در ادامه این روند بی شک رفتار صحیح محیط زیستی کودک علاوه بر سایر هم سالان خود، میتواند حتی بر والدین و افراد بزرگتر از خود نیز تاثیر بگذارد.(نمونه این تاثیر گذاری کودکان بر بزرگسالان در اصلاح الگوی رفتاری را میتوان در طرح همیار پلیس که توسط راهنمایی و رانندگی به اجرا در آمد به خوبی مشاهده نمود.هرچند بسیار ناچیز اما خودبه مرور اصلاح رفتار نسل ها را در پی خواهد داشت.)
بی شک هزینه های مادی و غیر مادی پرداختی برای آموزش رفتار صحیح زیست محیطی از ابتدای شکل گیری شخصیت افراد جامعه، بسیار کمتر از هزینه ای خواهد بود که بعدها جامعه می بایست صرف تغییر رفتارهای غلط و جایگزینی رفتار صحیح این افراد کند که البته آن هزینه ها در اغلب موارد نوشداروی پس از مرگ اند، به ویژه در ارتباط با محیط زیست، چرا که ممکن است محیط زیست توان جبران آسیب های ناشی از این رفتارها را نداشته باشد.
“شیوه کارآمد” اما خود جای بحث بسیار دارد.بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران چه در حوزه آموزش و چه در حوزه محیط زیست ،در کشورهای توسعه یافته، معتقدند به دلیل تنوع زیست محیط های کره زمین و تفاوت در اقلیم های زندگی افراد مختلف، کپی برداری از یک الگوی مشخص و یکسان در دراز مدت آنگونه که باید به حفظ محیط زیست کمک نمیکند. بهترین شیوه آموزش در زمینه محیط زیست میتواند “بومی سازی” این آموزش ها باشد.
افراد با شناختن محیط زیست زندگی خود، پتانسیل های بالقوه و بالفعل آن، چگونگی اثرگذاری متقابل محیط زیست و خودشان، خطرات و تهدیدات ناشی ازتخریب طبیعت و از همه مهم تر شناختن نقاط آسیب پذیر و ضعیف محیط زیستشان، در رفتار خود با طبیعت دقت بیشتری به خرج خواهند داد. این “آموزش های بومی” سپس در مراحل بالاتر و تکمیلی میتواند به آموزش هایی درباره زیست بوم های متفاوت از محیط خود و سپس در فراگیرترین حالت کل کره زمین را شامل شود.
در راستای همین نمونه آموزش ها چندصباحی ست بحث “مدارس سبز” در ایران بر سر زبان هاست.مدارسی که به گفته موسسانش هدف اصلی آن “آموزش الگوی رفتار صحیح محیط زیستی، در رده های سنی پایین” است. این خود نشانگرافزایش آگاهی و حساسیت افراد جامعه نسبت محیط زیست است.اینکه این مدارس تا چه حد میتوانند به بهبود حال وخیم کنونی محیط زیست ایران کمک کنند و تا چه حد آموزشهایشان مرهمی برای التیام طبیعت زخم خورده ایران خواهد بود چیزی نیست که بشود در زمانی بدین کوتاهی به قضاوتش نشست، تنها میتوان امیدوار بود که این مدارس ارزش طبیعت و اهمیت رفتار صحیح با آن را در نسل های بعد نهادینه کنند چرا که محیط زیست امانتی ست که هر نسل به نسل دیگر میسپارد. و اگر انسان همچنان اینگونه که در قرن اخیر بی پروا نشسته بر گُرده ی صنعت و زندگی مدرن، بر طبیعت و زیست بومش بتازد بی شک خود و نسل های آینده اش اولین قربانیان این تاخت و تاز خواهند بود. شاید بتوان امیدوار بود که “آموزش” عنان این تاخت و تاز را بکِشد و به نجات نسل های آتی برخیزد.