از شیشه ماشین که بیرون را نگاه کنی منظره غالب اطراف جاده ، بوته ها، درختچه ها و سنگ هایی هستند که به هرکدام دخیلی بسته شده است از جنس نایلونها ، ظروف پلاستیکی یکبار مصرف،پارچه های تکه پاره و انواع دیگری از زباله ها!

پویش خبر، روشنا جهانگیرفام:

برعکس ِ همه دخیل های دیگری که امید جان بخشیدنشان هست ، این دخیل ها اما جان از تن طبیعت می ستاند.اینها دخیل های مرگ اند که دست های مسافران بی ملاحظه ، بر تن نحیف طبیعت بسته اند!

معضل آلودگی طبیعت در اثر پرتاب زباله از ماشین به بیرون و رهاسازی زباله در حاشیه جاده ها، معضلی نیست که تازگی داشته باشد.سالیان سال است که طبیعت با این مساله دست و پنجه نرم میکند.در سالهای اخیر اما توان محیط زیست در مقابله و حفاظت از تن زخمی اش در برابر این زباله ها کمتر شده است. افزایش حجم سفرها و افزایش استفاده از ظروف یکبار مصرف در مسافرت ، سبب افزایش دامنه مشکلات زیست بوم اطراف جاده ها شده است.حاشیه جاده های اصلی و حتی راههای فرعی تبدیل به زباله دانی برای زباله های مسافران شده است.اقدام راهداری در تعبیه و نصب سطل های زباله با فواصل مشخص در جاده ها عملا بی نتیجه بوده است.این در حالی ست که احداث و ایجاد جاده به خودی خود سبب برهم خوردن تعادل زیستی اطراف جاده تا شعاع چند کیلومتری میشود، انباشت زباله های انسانی این بر هم خوردگی را تشدید میکند.

علاوه بر منظره های زشتی که این زباله ها در اطراف جاده به وجود می آورند، زندگی گیاهی و جانوری حاشیه جاده نیز در اثر این آلودگی ها به مرور از بین میرود ، زیرا این زباله ها عمدتا از جنس مواد تجزیه ناپذیری چون پلاستیک هستند و سالیان سال بدون تجزیه شدن در طبیعت باقی میمانند.

رهاسازی زباله در طبیعت تنها به حاشیه جاده ها ختم نمیشود.استراحتگاه های بین راهی و تفرجگاهها نیزتبدیل به زباله دان شده اند و مسافران بعد از ترک استراحتگاه انبوهی از زباله از خود برجای میگذارند.شاید بتوان گفت شدت این آلودگی ها در هیچ کجا به شدت پارکهای جنگلی نیست.انبوه جمعیتی که در فصل سفر در پارک های جنگلی اقامت میکنند حیات در این پارکها را به  ورطه نابودی میکشانند،رهاسازی زباله ، شکستن شاخه درختان ، روشن کردن آتش ، کندن جای جای زمین برای اجاق، زخمی کردن پوست درختان برای یادگاری نوشتن، از عمده معضلات پارکهای جنگلی ست.

سواحل رودخانه ها و دریا و هر جای دیگری از طبیعت که ردی از مسافران دیده شود با این معضل زیست محیطی مواجه است.این بی ملاحظگی و بی مهری به طبیعت تا آنجا پیش رفته است که نامگذاری روز ۱۳ فروردین به نام طبیعت و تعطیلی این روز به احترام بزرگداشت طبیعت، خود تبدیل به معضلی جدی و بحرانی اساسی برای طبیعت شده است.حجم وسیعی از آلودگی در این روز طبیعت را دربر میگیرد و شاید درست این باشد که این روز را روز”مرگ طبیعت” نامگذاری کنیم!

یکی از دلایل اصلی رهاسازی زباله در طبیعت عدم آگاهی عامه مردم از عواقب زیست محیطی این زباله هاست.بسیاری نمیدانند تجزیه  پلاستیک و ظروف پلاستیکی هزاران سال زمان نیاز دارد و نفوذ این مواد به درون خاک باعث برهم خوردن چرخه رشد گیاهان و زندگی جانوران میشود.تصور توده مردم این است که این زباله ها با ورود به خاک تجزیه شده و از بین میروند.برخی حتی معتقدند رهاسازی موادخوراکی در طبیعت خاک را قوی تر میکند و درواقع نوعی کود است برای رشد طبیعت! این در حالی ست حتی تجزیه همین مواد تجزیه پذیر مانند مواد خوراکی خود مستلزم دفن صحیح آنها در خاک و گذشت زمان است و این تجزیه بلافاصله رخ نمیدهد به علاوه انباشت غیراصولی این مواد باعث تجمع جانوران و حشرات موذی میشود که علاوه بر به زدن چرخه طبیعت، بیماری های انسانی را نیز باعث میشود. این تفکرات و این ناآگاهی ها را میتوان ناشی از عدم آموزش کافی دانست.رسانه های عمومی مانند صداوسیما که فراگیرترین رسانه ملی ست بایستی تبلیغ و آموزش به زبان عامه مردم را جزء اولویت برنامه هایش قرار دهد.فرهنگ سازی از طریق رسانه ملی بی شک تاثیر زیادی بر افزایش سطح آگاهی و در نتیجه رعایت بهداشت طبیعت خواهد داشت.

در برخی کشورها مانند انگلیس طرح های تشویقی برای مردم در نظر گرفته شده است؛ مردم در پارک ها و پارک های جنگلی با تحویل دادن زباله در ازای آن مواد غذایی مانند شیر دریافت میکنند.

در کشور ما نیز معدود تفرجگاههای هستند که برای تشویق مردم، هنگام خروج از تفریحگاه زباله های آنها را تحویل میگیرند وبخشی از از مبلغ ورودی پارک را به مسافران برمیگردانند.

برخی شهرداری ها نیز در ایام نوروز اقدام به پخش کیسه زباله در ورودی های مکانهای تفریحی میکنند.

در سالهای اخیر برنامه های خودجوش مردمی در راستای پاکسازی طبیعت افزایش یافته است اما متاسفانه حجم آلودگی ها و زباله های رها شده در طبیعت با نرخ تصاعدی رو به رشد است و این برنامه های خود جوش جوابگوی طبیعت نیستند.

میتوان گفت یکی از بهترین راه حل ها نهادینه سازی احترام به طبیعت و محیط زیست در رفتارهای روزمره مردم است.این نهادینه سازی اگر از سنین پایین شروع شود نسلهای آتی نیز از آن بهره مند خواهند شد و در دراز مدت شاید امید به بهبود وضعیت طبیعت باشد.