اگرچه درک انسان از جهان همواره چندرسانه‌اى بوده؛ يعنى مى ديده، مى شنيده، لمس مى کرده، بو می‌کرده و مى‌چشيده؛ اما روايت او از آنچه درک مى‌کرده تا همين نزديکى‌ها فقط بر زبان و گفتار تکيه داشته است.

پویش خبر، صادق دوپیکر:

روایت‌گرها هر‌‌چند همواره آرزوى باز ساختن همه صورت‌هاى یک واقعه را داشته‌‌اند، اما براى زمانى طولانى تنها ابزارشان براى بیان مشاهداتشان اصوات و کلمات بوده است.

اختراع و افزودن فناورى‌هاى ارتباطی دیگر مانند نقاشى، خط، چاپ، عکاسى، تولید تصاویر متحرک، ضبط صدا و سپس ادغام این توانایى‌ها، اندک اندک کار روایت‌گرى و گزارشگرى را دگرگون کرد.‌

حاصل این ادغام و دگرگونی به صورت کتاب، روزنامه، مجله، رادیو، سینما و تلویزیون تا اواخر قرن بیستم تکامل پیدا کرد و شبکه هاى گوناگون اطلاع‌رسانى به مردم را به وجود آورد.

اما هزینه‌هاى گزاف تولید محتوا در این رسانه‌ها مشارکت و استفاده از آنها را در انحصار گروه‌هاى قدرت نگه می‌داشت و مردم عادى و روایت‌هاى ساده آنها در این شبکه بزرگ گم بودند.

انفجار بزرگ اطلاعاتى در پایان قرن بیستم به صورت شبکه اینترنت دو کار مهم در زمینه گزارشگرى انجام داد. یکى این که فرصت ترکیب رسانه‌هاى موجود در یک قالب را ایجاد کرد و دیگر این که با فراهم کردن فرصت ارتباط گسترده مردمى، انحصار گزارشگرى را از صاحبان سرمایه و حکومت‌ها گرفت.

حاصل این شکسته شدن انحصار و تبدیل گزارشگرى به پدیده‌اى مردمى، انتظار از گزارشگر را تغییر داد. تنوع زمینه‌هاى کار و گستره مطالب در هر زمینه، کار جذب خواننده را نیز بسیار دشوار کرد.

برآیند این تحول اما پایان گزارشگرى حرفه‌اى نبود، بلکه شکل و نحوه ساخت آن را نو و به معنایى تکمیل کرد. در این شکل نوین گزارشگرى که رسانه اصلى آن اینترنت است، مخاطبان از موجوداتى منفعل و اسیر گزارشگر به صاحبان رأى و قدرت تبدیل شدند که با انتخاب یک مطلب به جاى مطلبى دیگر، با اظهار نظر فورى و بى پروا نسبت به محتواى یک سایت و به چالش کشیدن دقت اطلاعات یک گزارش، توانى اگر نه برابر اما بسیار نزدیک به گزارشگر پیدا کردند.